loading...

hom-valizadegan

عاشقانه ها

بازدید : 297
جمعه 8 آبان 1399 زمان : 18:37

بوسه‌هایت انار را می‌ترکاند

نفس‌هایت سیب را می‌رساند

آغوشت ابر را می‌باراند

پاییزترینی تو !

30 روش برای اینکه والدین مهربانی باشید
بازدید : 323
جمعه 8 آبان 1399 زمان : 18:37

بازدید : 307
جمعه 8 آبان 1399 زمان : 18:37

حمیرا ولیزادگان کیست؟

او دو چیز است. یکی فردیت اوست. دومی‌شخصیت اش.

اولی موجودیت اوست دومی‌وجود و معرفتش.

موجودیت و فردیت او شناسنامه‌‌‌ای است

وجود و معرفتش از جنس نور و حکمت و معنویت

کدام را بخواهی بدانی؟ از وجودش بگویم که نوری است درخشان یا از معرفتش که چون علمی‌است بی پایان؟

این بانوی بی نظیر را چگونه وصف کنم؟ وصف ناشدنی است

حمیرای من ببین ....
برچسب ها
بازدید : 331
پنجشنبه 7 آبان 1399 زمان : 9:39

دست‌هایم را که مشت کردم،
با کنجکاوی پرسید:چه پنهان کرده ای؟
گفتم: یک راز !
آرام مثل شبنمی‌که روی تمشک می‌نشیند
در آغوشم نشست
نفس‌هایم که مثل باران روی موهاش و گردنش ریخت
از لبهاش یک بوسه چیدم و گفتم !
یک راز به همین شیرینی؛
به همین تازگی،
یک دوستت دارم ناب..!

امروز روز رحم کردن ه
بازدید : 373
پنجشنبه 7 آبان 1399 زمان : 9:39

غَمِ عشقِ تو مَرا کُشت ،، وَلی حَرفی نیست
عُمر،در عشقِ تو خوب است به آخر برسَد..

حمیرا ولیزادگان در شریفترین مکان دنیاست
بازدید : 340
دوشنبه 4 آبان 1399 زمان : 17:37

یكی از تعارفاتی كه خیلی استفاده می‌شود «نوش جان!‌» است كه كمتر كسی معنی آن را می‌داند. و اكثرا همان معناى "گواراى وجود" را در ذهن دارند.

«نوش» از ریشه « اَ اُو شَه » اوستایی به معنی «میرا، ناپایدار، ناجاودان و غیرزنده» بوده و از صفات اهریمن است. در زبان اوستایی چند سنت منفی ساز وجود دارد كه با كمك آنها فعل یا صفتی معكوس می‌شود. یعنی صفتی اهورایی تبدیل به صفتی اهریمنی می‌شود و بر عكس. یكی از این سنتها یا به عبارتی شیوه دستوری، افزودن هِجایِ « اَ » به ابتدای صفت یا فعل مذكور است. در اینجا هم با همین روش كلمه اَاوشه به « اَ اَاوشَه »، به معنی «نامیرار و زنده جاویدان» تغییر كرده است. بعدها در سیر تغییرات زبانی، اَ اَاوشَه به «اَن اَاوشَه » ، « اَنوشَه » و « نوشَ » تغییر كرده كه همگی به همان معنی نامیرا و زنده‌ی جاوید هستند. (هنوز نام انوشه و انوش از این صفت باقی مانده‌اند كه برای آقایان انتخاب می‌شود. نامهای زنانه نوشین ، نوشان، مهرنوش، نوش آفرین و … هم از همین ریشه‌اند.)

با این تعریف نوش به معنی جاودان بوده و در تركیب با سایر كلمات این معنی را تداعی می‌كند. پس «نوشِ جان» یعنی جانتان نامیرا و جاودان. «نوشین» یعنی نامیرا ، «نوشان» زنده‌یِ جاوید كننده، «مهرنوش» یعنی عهد و پیمان جاودان (مهر = عهد و پیمان) ، «نوش‌آفرین» یعنی دعای خیرِ همیشگی (آفرین = دعای خیر. كه به شكل منفی می‌شود « نه آفرین» یا نفرین ، یعنی دعای بد و ناخیر) و از این دست ..

شهادت امام حسن عسگری (ع)
بازدید : 352
دوشنبه 13 مهر 1399 زمان : 13:37

تو را چه بنامم؟
تا دریچه را
رو به باغی بگشاید
که صدای پرپر شدنش
به زمزمه­‌های تو
در عصرهای دلتنگی می­ ماند

نامت، رازی است
که سنگ را به نسیم و
نسیم را به توفان
بدل می­کند
و آتش
در گلستانِ ابراهیم می­افکند
مرا زهره­‌ی آن نیست
که نامت را به زبان آرم
در تو می­نگرم و می­میرم.

مواجهه با مرگ
بازدید : 704
دوشنبه 13 مهر 1399 زمان : 13:37

نمیدانم به کدامین مکان و زمان بجویمت

نمیدانم به کدامین کلمه و دعا بخوانمت

نمیدانم به کدامین رسم و نشان بخوانمت

نمیدانم به کدامین شکل و نهان ببینمت

نمیدانم به کدامین عهد و وفا شناسمت

اما دیروز پری روز

شنیدم رد می‌شوی
هزار تکه شدم،
سر تمام خیابان‌ها...

حمیرا ولی زادگان عزیز
بازدید : 375
دوشنبه 13 مهر 1399 زمان : 13:37

وقتایی که دعوامون میشه
شبایی که قهریم و حرف نمیزنیم باهم
از سرِ دلتنگی
برمیگردم و از اولین پیاممون به هم شروع میکنم به خوندن...
از روزایی که تو همایش دیده بودمش و یه جورایی بند شده بود دلم به چشماش
تا روزی که اون سو تفاهمِ کوفتی پیش اومد و مثلِ بچه‌ها بدونِ اینکه ازش چیزی بپرسم بلاکش کردم....

از روزی که برگشت بعدِ یه سال و دوباره زدیم تو سرُ کله یِ هم و کلی به روزایِ یه سالِ قبلمون خندیدیم و
تهِ دلمونم هی به اون یکی فحش دادیم که "ببین چجوری یه سال از عمرمونُ حرومِ بی هم بودن کردیم"...
تا روزی که تو ...... یهو چرخید سمتمُ گفت"خوشم میاد ازت، چیکار کنم..."
همون روزایی که کم کم "دوستیِ ساده یِ ما غیرِ معمولی شد..."
تا روزی که گفتم، قول میدی مغرور نباشی واسم، دوسم داشته باشی، قول بده مالِ هم باشیم
تا شبی که مالِ هم شدیم...
وقتایی که دعوامون میشه
حرفایِ روزایِ قبلمونه که آرومم میکنه
حرفایِ روزایی که دوست داشتن می‌جوشید تو دلمونو دعوا و دلخوری نبود
حرفایی که مطمئنم می‌کنه
علاقه‌‌‌ای بوده
علاقه‌‌‌ای هست
روزایِ خوبی بوده و مطمئنا دیگه نمیتونه که باشه ...
بندِ دلمه اون حرفا، اون دوست دارما، عاشقتما....
بندِ دلمه این رابطه این آدمِ این بودنِ
نه
نمیذارم واسه دو روز خوب نبودن و دلخوری‌هایِ مسخره اون همه حرفا و روزایِ خوب نابود بشه، تموم بشه...
عشق همینه
رابطه همینه
این که یه روز میگیم و میخندیم و روزِ بعد دعوا میکنیم و دلگیریم ازهم
ته تهش اما
اون چیزی که ثابته، همیشگیه، موندنیه
"عشقـــه"
چاشنیِ قشنگِ زندگیِ هر آدمی....

حمیرا ولی زادگان بی انتهای .....

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی